بلاخره مذاکرات وین از سرگرفته شد، اما پرسش کانونی این روزها این است که آیا این مذاکرات به توافقی ختم می‌شود یا خیر؟ 

واقعیت این است که پاسخ به این سؤال و پیش بینی سرنوشت چنین مذاکراتی بسیار دشوار است، اما نظر به مجموعه قرائن و شواهدی می‌توان در حد امکان درباره سرنوشت مذاکرات نکاتی را بیان کرد.

ـ مذاکرات این دوره به دلایل متعددی مهم‌تر از قبل و بسیار سرنوشت‌ساز است. عامل زمان در این دور مذاکرات بسیار مهم است و هر چه زمان بیشتر بگذرد، دسترسی به توافق به همان اندازه دشوارتر می‌شود. عامل نخست وضعیت داخلی پیچیده آمریکاست که هر چه به زمان انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در سال آتی میلادی نزدیک‌تر شود، مخالفت‌های داخلی با بازگشت به برجام شدت بیشتری می‌یابد و بایدن برای رسیدن به یک توافق متوازن با ایران با مشکلات بیشتری روبرو می‌شود. عامل دوم این است که هر چه دور مذاکرات طولانی‌تر و توافق دیرتر حاصل شود، گام‌های هسته‌ای ایران با هدف فشار بر طرف مقابل بیشتر می‌شود و در نتیجه با توجه به مشکلات داخلی بایدن وضعیت پیچیده‌تر می‌شود. 

ـ هنوز سه روز از مذاکرات کنونی می‌گذرد و زمان برای پیش‌بینی درباره نتایج احتمالی آن کافی نیست؛ اما با وجود فضای مثبت حاکم بر جلسه افتتاحیه و از سرگیری فعالیت دو کمیته تحریم‌ و مسائل هسته‌ای، بنا به گزارش‌هایی هنوز ایران و طرف‌های دیگر به دستور کار روشنی برای مذاکرات نرسیده‌اند. هیات ایرانی به دنبال پیشبرد دستور کار خاص ایران مبنی بر اولویت بخشی به تحریم‌ها و رسیدن به راه حلی درباره آن است و به نوعی پیشرفت در کار کمیته مسائل هسته‌ای را منوط به پیشرفت در پرونده تحریم‌ها کرده است؛ اما طرف‌های مقابل به دنبال پیگیری همزمان دو مساله هستند.

ـ برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که همچنان نقطه از سرگیری مذاکرات محل اختلاف نظر است. طرف‌های مقابل خواهان انجام مذاکره بر اساس پیش‌نویس حاصله در شش دور قبلی هستند، اما هیات ایرانی با توجه به مخالفت شدید روسیه از درخواست آغاز مجدد مذاکرات خودداری کرده است، ولی به شیوه دیگری مخالفت خود را با پیش نویس قبلی پیگیری می‌کند. 

ـ برخی اخبار حاکی از پایان این دور مذاکرات و بازگشت هیات‌ها به پایتخت‌ها طی دو روز آینده است، در سایه مخالفت عملی ایران با چارچوب قبلی مذاکرات و تلاش مذاکره کنندگان برای تعریف چارچوب دیگری، اگر این مذاکرات بدون اتفاق نظر درباره دستور کار مذاکرات پایان یابد، آینده آن با خطراتی مواجه خواهد بود. 

ـ اما جدا از مسائل ییشگفته که بر پیچیدگی مذاکرات می‌افزاید، در کل دورنمای روشنی برای احیای برجام 2015 وجود ندارد و احتمال آن کم‌تر از 50 درصد است و احتمال رسیدن به توافقی موقت پنجاه پنجاه است.

ـ علت این که احتمال رسیدن به توافقی برای احیای کامل برجام ضعیف است، این که مذاکرات صرفا درباره یکی از پرونده‌های محل مناقشه ایران و غرب است و از این رو آمریکا و به تبع آن اروپا حاضر نیستند از همه برگه‌های فشار خود صرفا برای حل و فصل این مساله دست بکشند. از این رو، گره اصلی مذاکرات نه مساله تضمین‌ها برای عدم بازگشت تحریم‌ها و راستی آزمایی، بلکه خود تحریم‌هاست. تحریم فعلا تنها سلاحی است که آمریکا آن را برای مواجهه با ایران کارآمد می‌داند و در سایه لاینحل ماندن پرونده‌های دیگر و اصل تنش در روابط فیمابین حاضر نیست "کاملا" این برگه فشار را از دست دهد. تا اصل تنش و بحران در روابط آمریکا و غرب باقی است، پرداختن به معلول و مظاهر این بحران کاری از پیش نمی‌برد و در این میان اگر هم توافقاتی حاصل شود، صرفا مقطعی و برای مدیریت اوضاع است. اما درباره گره تضمین‌ها هر چند دولت بایدن در سایه مخالفت کنگره امکان ارائه تضمین‌های کافی و لازم را ندارد، اما اگر هم چنین امکانی وجود داشت، باز در سایه تداوم دیگر مسائل لاینحل میان دو طرف از ارائه آن خودداری می‌کرد.

ـ مخلص کلام این که احتمال یک توافق جامع در وین ضعیف است، اما احتمال یک توافق مقطعی وجود دارد. تا ببینیم چه می‌شود.